علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 19 روز سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

خانه تکانی

چند روزیه که شروع کردیم به شست و شو. پریروز عصر با بابایی رفتیم گلیم آشپزخونه و چند تیکه موکت خونه جدید رو تو حیاط جدید شستیم. هم به خاطر رفت و آمدها و مهمانان ناخوانده راحتتر بودیم اونجا و هم اینکه شیبش بهتره و دیدی هم از اطراف توی حیاط نداره. یک ساعت بیشتر کار نکردیم. دوتایی خسته بودیم. مامان هم اومد کمکمون البته. شبش علی تب کرده بود و دوبار بالا آورد. به قول مامان سرما بهش خورده بود موقع شست و شو. خلاصه صبحش من سر کار نرفتم و وقتی به علی صبحونه دادم با آقا یواشکی رفتیم ادامه شست و شو. مامان و علی هم رفتن خونه دایی. ساعت 11.5 بود که دایی و علی اومدن سر وقتمون. از پارک داشتن بر میگشتن. دایی برگشت خونشون ولی علی باهاش نرفت!!! تا ساعت 2 ش...
6 اسفند 1392
1